خلاصه:
وَ اِذ قالَ ابراهیمُ ربّ ارِنِی کَیفَ تُحیِ المَوتی قالَ اُوَلَم توُمن قالَ بَلَی وَلَکِن لیطمَئنّ قلبِی قَالَ فَخُذ اُربَعَهً مِنَّ الطََّیرِ فَصُر هُنََّ اِلَیکَ ثُمَّ اجعَل عَلَی کُلََّ جَبَلٍ مِنهُنََّ جُزءًاثُمًّ ادعُهُنَّ یاتینَک سَعیاً وَاعلَم انََّ اللّاهَ عزیزٌ حَکیم .
ترجمه: و به خاطر بیاورید هنگامی را که ابراهیم گفت : خدایا به من نشان بده مردگان را چگونه زنده می کنی ؟ فرمود : مگر ایمان نیاورده ای ؟ عرض کرد : آری ، ولی می خواهم قلبم آرامش یابد . فرمود : در این صورت ، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن و آن ها را پس از ذبح کردن ، قطعه قطعه کن و در هم بیا میز. سپس بر کوهی قسمتی از آن را قرار بده ، بعد آن ها را بخوان ، به سرعت به سوی تو می آیند . و بدان خداوند قادر و حکیم است : (( هم از ذرات بدن مردگان آگاه است ، و هم توانایی بر جمع آنها را دارد .))
سوره بقره - آیه ی 260
- ۰ نظر
- ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۰:۲۷