سوال شماره 1 : ما چگونه باید از قبرستان عبرت بگیریم ؟
يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۵ ب.ظ
رفتن به قبرستان و کناریک قبر نشستن . نگاه کردن به آن، دیدن یک میت که در قبر می گذارند و همراه او بودن ، موثر است؟
پاسخ: در روایت داریم که وقتی یک میت را تشییع می کنند و شما همراه آن می روید گمان کنید که خود شما داخل آن تابوت هستید . جزو آدابی که در روایات به آن اشاره شده این است که هنگام تشییع یک میت فرض کنید که خود شما را حمل می کنند . وقتی که در قبر می گذارند خودتان را در آن موقعیت فرض کنید . چون همه ی اینها برای ما پیش می آید . به هرحال اینها برای دیگران نیست و برای خود ما هم است . اگر کسی می خواهد بیشتر بداند می تواند به مفاتیح آن قسمتی که دعا و مناجات امیرالمومنین (ع) در مسجد کوفه است و آیات مربوط به آخرت را ایشان در آنجا جمع کرده است مراجعه کرده و با دقت آن را بخواند . همه ی آنها تذکری است که انسان باید از قبرستان بگیرد . متأسفانه تا حدی حتی در بین متدینین این چیزها کم شده است . شما نگاه کنید در کتاب های روانشناسی که در رابطه با روان انسان است، یک صدم آن مقداری که در رابطه با غریزه ی جنسی یا هوش صحبت شده از مرگ سخنی به میان نیامده است . می گویند به بچه ها در این رابطه چیزی نگویید . در کتاب ها ننویسید . قبرستان ها هم که در فضایی خارج از شهر است و سعی می کنند آن را به صورت فضای سبز و پارک تبدیل کنند که اگر کسی به آنجا رفت تفریح کند . اینها باعث می شود که انسان از این فضا دور شود . در حالی که اگر نگاه کنید می بینید که اهل بیت چگونه رفتار کرده و چگونه توصیه می کردند . امام کاظم (ع) در حال عبور بودند که تشییع جنازه ای را دیدند . ایشان با آن افراد همراه شدند . زمانی که خواستند شخص را در قبر بگذارند ، امام کاظم (ع) نگاه به قبر کردند و جمله ای فرمودند که واقعاً تکان دهنده است .
فرمودند: دنیایی که آخر آن به جایی ختم می شود که انسان با یک کفن و دست خالی می خواهد در دو متر جا قرار بگیرد ، از ابتدا نباید به آن دل ببندد . و از آخرتی که اول آن با این شروع می شود ، انسان باید خیلی بترسد . این درست است که در روایات جمله ی هنگام شادی و غم باید به قبرستان رفت ، وجود ندارد اما توصیه ی بسیاری از اهل معرفت و بزرگان است . گفته اند به قبرستان بروید تا قبرستان شما را تعدیل کند . قبرستان به کسانی که خیلی سرخوش هستند می گوید : زیاد خوشحال نشوید. چون خوشی های اینجا پایدار نیست . به کسانی که خیلی ناراحت هستند قبرستان می گوید : این غم ها می گذرد ، افسرده و مأیوس نشوید . هرچه را که نپاید ، دلبستگی را نشاید . لذا عرفای بزرگ ما همیشه به شاگردان خود توصیه می کردند که به قبرستان بروید . گفته شده که آقای قاضی زیاد وادی السلام می رفتند . زمانی هم که می رفتند یک یا دو ساعت می نشستند . حتی برخی از افراد اعتراض می کردند که مگر شما کار دیگری ندارید که اینجا می نشینید . مشخص است که اینها این مسئله را جدی گرفته بودند . متأسفانه از خواص دنیای غفلت زا است که جای جدی و شوخی را عوض کرده است . ما حاضر هستیم برای یک فیلم یا یک بازی وقت زیادی بگذاریم ولی حاضر نیستیم برای جدی ترین مسئله ی زندگی خود، یعنی ابدیت آنقدر وقت بگذاریم . آقای آقا جمال گلپایگانی برخی از شب ها در قبرستان می ماندند . البته ظرفیت این افراد به گونه ای بوده است که می توانستند شب در آن مکان بمانند . نوع استفاده ی آنها از قبرستان با نوع استفاده ی ما خیلی متفاوت بود . چون آنها چیزهایی می دیدند و می شنیدند . آقای محمد تقی آملی از بزرگان تهران بودند و چهل سال پیش مرحوم شدند . ایشان می گفتند که من به قم رفته بودم . ایام محرم بود . بعد از زیارت حضرت معصومه (س) نشستم و یک روضه ای هم گوش کردم . بعد از آن به قبرستانی که نزدیک حرم بود رفتم . وارد شده و به اهل قبور سلام کردم . ارواح با بدن های مثالی خود آنجا نشسته بودند و همه جواب سلام من را دادند . بعد دیدم که همگی آنها چون زمان عاشورا بود برای اباعبدالله (ع) ذکر گرفته اند . هرکسی به نوبه ی خود می تواند از قبرستان بهره ببرد.
شما نیز می توانید سوال خود را از طریق فرم سوال و جواب ارسال نمایید.
منبع: وبلاگ استاد شرفی